با ارزش ترین چیزهارو میشه تو کیسه جاروبرقی و تو فتضلاب پیدا کرد
.
.
.
.پیدا کردم که میگم
نقل قول: اگر باهر دعایی که میکردیم
قدمی برمی داشتیم
اکنون به خدا رسیده بودیم
داستان عاشقانه
زن و شوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب میراندند. آنها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند.
زن جوان: 'یواشتر برو من میترسم' مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره!
زن جوان: 'خواهش میکنم، من خیلی میترسم.' مردجوان: 'خوب، اما اول باید بگی دوستم داری!'
زن جوان: 'دوستت دارم، حالا میشه یواشتر برونی؟' مرد جوان: 'مرا محکم بگیر'
زن جوان: 'خوب، حالا میشه یواشتر؟' مرد جوان: 'باشه، به شرط این که کلاه کاسکت مرا برداری و روی سرت بذاری، آخه نمیتونم راحت برونم، اذیتم میکنه.'
**
روز بعد روزنامهها نوشتند برخورد یک موتورسیکلت با ساختمانی حادثه آفرید. در این سانحه که بدلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری در گذشت.
مرد از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود پس بدون این که زن را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت و خواست برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند و این است عشق واقعی!
فروم ایرانی ها...برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 240 تاريخ : جمعه 25 تير 1395 ساعت: 18:45
به گزارش ایرنا، این حادثه حوالی ساعت 9 و 30 دقیقه صبح به وقوع پیوست و سربازان مسافر 2 دستگاه خودرو پراید بودند.
سخنگوی مرکز فوریت های پزشکی مازندران گفت: حادثه در مسیر ارتباطی منطقه گردکل نوشهر رخ داد که به محض تماس با مرکز اورژانس 115 غرب مازندران ، زخمی های حادثه به بیمارستان شهید بهشتی نوشهر انتقال داده شدند.
ذکریا اشکپور افزود : سربازان مصدوم از مرکز آموزشی نیروی زمینی ارتش در بیرجند واقع در خراسان جنوبی ترخیص شده و قصد رفتن به زادگاهشان در شهرستان های تنکابن و رامسر را داشتند.
رئیس بیمارستان شهید بهشتی نوشهر نیز گفت: سه تن از این سربازان پس از انجام معاینات اولیه پزشکی مرخص شدند و بقیه در بخش اورژانس بیمارستان بستری هستند.
مصطفی درخشش افزود: میزان آسیب دیدگی سربازان بستری شده دراین مرکزدرمانی چندان حاد نیست، اما برای احتیاط و حصول اطمینان بیشتر باید چند ساعتی در بخش اورژانس بستری باشند.
فروم ایرانی ها...برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 279 تاريخ : جمعه 25 تير 1395 ساعت: 18:45
اگه بخایم بصورت ساده بیان کنیم سئو یا بهینه سازی سایت یعنی عملیات هایی رو بر روی سایت مورد نظرمون انجام دهیم تا سایتمون بیاد صفحات اول گوگل و به این ترتیب میتونیم کسب و کار کنیم یا هرکار دیگه!
شاید شما بگید خب این عمل به چه دردمون میخوره که یه سایتی رو بیاریم صفحه اول گوگل!
من با یه مثال ساده توضیح میدم
مثلا ما میخایم سایت xرو بیاریم رتبه اول تو نتیجه (خرید اینترنتی کفش)!
بعد این که سایت x رو دست سئوکار دادیم اون میتونه تو مدت زمانی که مشخص میکنه و هزینه ای که نسبت به رقابت اون کلمه میگه بهتون سایتتون رو بیاره صفحه اول.این عمل باعث میشه تا کسب و کار شما رونق پیدا کنه چون هرچقد بالاتر باشید بیشتر بازدید کننده ها رو سایت شما کلیک میکنند و از شما محصول مورد نظرشون رو خریداری می کنند!
سئوکار یا متخصص سئو فردیه که شما برای بالا اوردن سایتتون تو گوگل باهاش تماس میگیرید تا اون سئوکار با تخصصی که در اختیارش داره بتونه وبسایت شمارو به بالاترین رتبه ممکن تو گوگل برسونه!
سئوکار چجوری سایت رو سئو یا بهینه میکنه؟سوال خوبیه!سئوکار با تخصصی که داره و کارایی که روی سایت انجام میده سایت رو بهینه میکنه.این کارها یا اعمال میتونه سئوی داخلی سایت یا سئوی خارجی وبسایت مورد نظر باشه.
سئو داخلی سایت ینی چی؟میشه گفت بصورت خلاصه سئو داخلی سایت میتونه افزایش سرعت سایت،بهینه سازی کدهای سایت،بهینه سازی مطالب وبسایت و ... باشه.
سئو خارجی چیه؟سئو خارجی هم مهم ترینش ایجاد بکلینک برای سایت میتونه باشه.بکلینک به این معنیه که از یک سایت دیگه به سایت ما لینک داده بشه .هرچی اعتبار اون سایتی که لینک داده بیشتر باشه صد درصد نتیجه سئو سایت هم بیشتر میشه و برعکس.
نکته : بطور کلی میتونیم بگیم سئوکار ینی کسی که سایت رو برای گوگل بهینه میکنه.این بهینه کردن به دو روش (Black Hat,White Hat (صورت میگیره!خب مشخص شد که تو سئو هم کارای خلاف برای دور زدن گوگل وجود داره!بله اینطوره بعضی از سئوکار ها با سئو کلاه سیاه یا همون بلک هت دست به سئو و بهینه سازی یه سایت میزنن که در اکثر مواقع جریمه میشن ولی بعضی وقتاهم هست که اینطور نیست و نتیجه میگیرن!
برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 390 تاريخ : جمعه 25 تير 1395 ساعت: 18:45
اگه بخایم بصورت ساده بیان کنیم سئو یا بهینه سازی سایت یعنی عملیات هایی رو بر روی سایت مورد نظرمون انجام دهیم تا سایتمون بیاد صفحات اول گوگل و به این ترتیب میتونیم کسب و کار کنیم یا هرکار دیگه!
شاید شما بگید خب این عمل به چه دردمون میخوره که یه سایتی رو بیاریم صفحه اول گوگل!
من با یه مثال ساده توضیح میدم
مثلا ما میخایم سایت xرو بیاریم رتبه اول تو نتیجه (خرید اینترنتی کفش)!
بعد این که سایت x رو دست سئوکار دادیم اون میتونه تو مدت زمانی که مشخص میکنه و هزینه ای که نسبت به رقابت اون کلمه میگه بهتون سایتتون رو بیاره صفحه اول.این عمل باعث میشه تا کسب و کار شما رونق پیدا کنه چون هرچقد بالاتر باشید بیشتر بازدید کننده ها رو سایت شما کلیک میکنند و از شما محصول مورد نظرشون رو خریداری می کنند!
سئوکار یا متخصص سئو فردیه که شما برای بالا اوردن سایتتون تو گوگل باهاش تماس میگیرید تا اون سئوکار با تخصصی که در اختیارش داره بتونه وبسایت شمارو به بالاترین رتبه ممکن تو گوگل برسونه!
سئوکار چجوری سایت رو سئو یا بهینه میکنه؟سوال خوبیه!سئوکار با تخصصی که داره و کارایی که روی سایت انجام میده سایت رو بهینه میکنه.این کارها یا اعمال میتونه سئوی داخلی سایت یا سئوی خارجی وبسایت مورد نظر باشه.
سئو داخلی سایت ینی چی؟میشه گفت بصورت خلاصه سئو داخلی سایت میتونه افزایش سرعت سایت،بهینه سازی کدهای سایت،بهینه سازی مطالب وبسایت و ... باشه.
سئو خارجی چیه؟سئو خارجی هم مهم ترینش ایجاد بکلینک برای سایت میتونه باشه.بکلینک به این معنیه که از یک سایت دیگه به سایت ما لینک داده بشه .هرچی اعتبار اون سایتی که لینک داده بیشتر باشه صد درصد نتیجه سئو سایت هم بیشتر میشه و برعکس.
نکته : بطور کلی میتونیم بگیم سئوکار ینی کسی که سایت رو برای گوگل بهینه میکنه.این بهینه کردن به دو روش (Black Hat,White Hat (صورت میگیره!خب مشخص شد که تو سئو هم کارای خلاف برای دور زدن گوگل وجود داره!بله اینطوره بعضی از سئوکار ها با سئو کلاه سیاه یا همون بلک هت دست به سئو و بهینه سازی یه سایت میزنن که در اکثر مواقع جریمه میشن ولی بعضی وقتاهم هست که اینطور نیست و نتیجه میگیرن!
برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 241 تاريخ : چهارشنبه 16 تير 1395 ساعت: 3:59
به گزارش ایرنا، این حادثه حوالی ساعت 9 و 30 دقیقه صبح به وقوع پیوست و سربازان مسافر 2 دستگاه خودرو پراید بودند.
سخنگوی مرکز فوریت های پزشکی مازندران گفت: حادثه در مسیر ارتباطی منطقه گردکل نوشهر رخ داد که به محض تماس با مرکز اورژانس 115 غرب مازندران ، زخمی های حادثه به بیمارستان شهید بهشتی نوشهر انتقال داده شدند.
ذکریا اشکپور افزود : سربازان مصدوم از مرکز آموزشی نیروی زمینی ارتش در بیرجند واقع در خراسان جنوبی ترخیص شده و قصد رفتن به زادگاهشان در شهرستان های تنکابن و رامسر را داشتند.
رئیس بیمارستان شهید بهشتی نوشهر نیز گفت: سه تن از این سربازان پس از انجام معاینات اولیه پزشکی مرخص شدند و بقیه در بخش اورژانس بیمارستان بستری هستند.
مصطفی درخشش افزود: میزان آسیب دیدگی سربازان بستری شده دراین مرکزدرمانی چندان حاد نیست، اما برای احتیاط و حصول اطمینان بیشتر باید چند ساعتی در بخش اورژانس بستری باشند.
فروم ایرانی ها...برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 222 تاريخ : سه شنبه 15 تير 1395 ساعت: 22:34
تن عمری طولانی همراه با سلامتی آرزوی همه ما است. اما گاهی اوقات چند عادت خطرناک در زندگیمان که همیشه با ما همراه است و ما اصلا حواسمان به آن نیست باعث میشود سلامتیمان بدجور به خطر بیفتد. با ما همراه باشید و این ۶ عادت خطرناک مرگ آور را بشناسید.<
۱- نوشیدن الکل = سرطان دهان و حلق
در بین شش عادت مرگ آور، مصرف الکل در مقام اول قرار دارد. به عقیدهی محققان مصرف الکل باعث افزایش خطر ابتلا به سرطانهای مختلف بهخصو
ص سرطان دهان و حلق میشود.
۲- نشستن بیش از ۷ ساعت = خطر مرگ
محققان روی ۲۳۰ هزار داوطلب بالای ۴۵ سال بررسی کرده و به این نتیجه رسیدند افرادی که روزانه بیش از ۷ ساعت مینشینند و دچار کمبود فعالیت بدنی و خواب هستند، پنج برابر بیشتر خطر مرگ را در شش سال آتی به جان میخرند.
خوابیدن بیش از ۸ ساعت = خطر سکته
با وجود اینکه خواب برای ترمیم و احیای بدن لازم است، اما زیاد خوابیدن برای سلامتی خیری در بر ندارد. نتایج بررسیهای چند سالهی محققان نشان میدهد افرادی که هر شب بیش از ۸ ساعت میخوابند بیش از دیگران در معرض سکته مغزی قرار میگیرند و این خطر برای خانمها بیشتر است
مصرف دخانیات = سرطان کیسهی صفرا
محققان دانشگاه سیدنی ۹۶ عادت رایج بین آقایان را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیدند که سیگار کشیدن چهارمین عامل بروز مرگ زودهنگام است. به عقیدهی این محققان، مصرف دخانیات به طور مستقیم باعث بروز سرطان ریه، سرطان مثانه و سرطان کیسهی صفرا میشود.
غذاهای چرب و شیرین= چاقی مفرط و مرگ زودرس
اضافه وزن و چاقی مفرط جزو عوامل اصلی مرگ و میر زودرس در سرتاسر جهان است. به همین دلیل لازم است که مصرف مواد غذایی سرشار از چربیهای مضر و قند محدود شود. به عقیدهی متخصصان، داشتن سبک زندگی سالم باعث کاهش خطر سرطانهای مختلف میشود. بنابراین لازم است که تغذیهی متعادل داشته باشید و مصرف چربیهای گیاهی و چربیهای سالم را در الویت قرار دهید تا خطر بروز بیماریهای قلبی عروقی کاهش پیدا کند.</p>
بیتحرک بودن = مشکلات کبدی
به عقیدهی محققان دانشگاه سیدنی، ساعتها جلوی تلویزیون نشستن، چرتهای بین روز طولانی، نسوزاندن کالری و به طور کلی بیتحرکی جزو شش عامل اصلی تسریع خطر مرگ و میر است. به عقیدهی متخصصان بیتحرکی، بروز بیماریهایی مانند سرطان، پارکینسون و مهمتر از همه بیماریهای کبدی را افزایش میدهد.
سایت کسب و کار بازده
فروم ایرانی ها...برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 246 تاريخ : سه شنبه 15 تير 1395 ساعت: 20:03
سیزدهمین شماره مجله الکترونیکی رژیم و سلامت دکتر کرمانی، ویژه ماه رمضان منتشر شد.
مجلات رژیم غذایی سایت دکتر کرمانی چکیده ای از بهترین مطالب سایت را با خود به همراه دارند و سعی می کند به رایگان، آنچه که ساعت ها برایش زمان گذاشته شده را در اختیار علاقه مندان قرار دهد.
سیزدهمین شماره از مجله سلامت دکتر کرمانی به ماه رمضان اختصاص دارد و مطالبی که جمع آوری شده متناسب با این ماه است. در این شماره می توانید، مقالاتی مربوط به روزه داری متناوب، خوردنی ها و نوشیدنی های مناسب ماه رمضان، آشپزی رژیمی، فعالیت های ورزشی تسکین دهنده سر درد، مصاحبه با رکورددار کاهش وزن و دیگر مطالب علمی مرتبط با این ماه را مطالعه کنید.
علاوه بر مقالات، پاسخ دکتر کرمانی به سوالات کاربران، از دیگر بخش های ویژه این شماره می باشد که به شکلی جذاب و در قالب اینفوگراف خلاصه و طراحی شده است.
مسابقه اینستاگرامی مهربانی با بدن در ماه مهربانی، از دیگر برنامه های گروه به اندام دکتر کرمانی در ماه مبارک رمضان است که شما عزیزان، در مجله این شماره می توانید با موضوعات شرکت در مسابقه آشنا شده و از جمله برندگان ما باشید.
برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 229 تاريخ : سه شنبه 15 تير 1395 ساعت: 20:03
داستان عاشقانه
زن و شوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب میراندند. آنها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند.
زن جوان: 'یواشتر برو من میترسم' مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره!
زن جوان: 'خواهش میکنم، من خیلی میترسم.' مردجوان: 'خوب، اما اول باید بگی دوستم داری!'
زن جوان: 'دوستت دارم، حالا میشه یواشتر برونی؟' مرد جوان: 'مرا محکم بگیر'
زن جوان: 'خوب، حالا میشه یواشتر؟' مرد جوان: 'باشه، به شرط این که کلاه کاسکت مرا برداری و روی سرت بذاری، آخه نمیتونم راحت برونم، اذیتم میکنه.'
**
روز بعد روزنامهها نوشتند برخورد یک موتورسیکلت با ساختمانی حادثه آفرید. در این سانحه که بدلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری در گذشت.
مرد از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود پس بدون این که زن را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت و خواست برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند و این است عشق واقعی!
فروم ایرانی ها...برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 233 تاريخ : سه شنبه 15 تير 1395 ساعت: 20:03
داستان عاشقانه
زن و شوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب میراندند. آنها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند.
زن جوان: 'یواشتر برو من میترسم' مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره!
زن جوان: 'خواهش میکنم، من خیلی میترسم.' مردجوان: 'خوب، اما اول باید بگی دوستم داری!'
زن جوان: 'دوستت دارم، حالا میشه یواشتر برونی؟' مرد جوان: 'مرا محکم بگیر'
زن جوان: 'خوب، حالا میشه یواشتر؟' مرد جوان: 'باشه، به شرط این که کلاه کاسکت مرا برداری و روی سرت بذاری، آخه نمیتونم راحت برونم، اذیتم میکنه.'
**
روز بعد روزنامهها نوشتند برخورد یک موتورسیکلت با ساختمانی حادثه آفرید. در این سانحه که بدلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری در گذشت.
مرد از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود پس بدون این که زن را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت و خواست برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند و این است عشق واقعی!
فروم ایرانی ها...برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 227 تاريخ : پنجشنبه 10 تير 1395 ساعت: 0:46
سیزدهمین شماره مجله الکترونیکی رژیم و سلامت دکتر کرمانی، ویژه ماه رمضان منتشر شد.
مجلات رژیم غذایی سایت دکتر کرمانی چکیده ای از بهترین مطالب سایت را با خود به همراه دارند و سعی می کند به رایگان، آنچه که ساعت ها برایش زمان گذاشته شده را در اختیار علاقه مندان قرار دهد.
سیزدهمین شماره از مجله سلامت دکتر کرمانی به ماه رمضان اختصاص دارد و مطالبی که جمع آوری شده متناسب با این ماه است. در این شماره می توانید، مقالاتی مربوط به روزه داری متناوب، خوردنی ها و نوشیدنی های مناسب ماه رمضان، آشپزی رژیمی، فعالیت های ورزشی تسکین دهنده سر درد، مصاحبه با رکورددار کاهش وزن و دیگر مطالب علمی مرتبط با این ماه را مطالعه کنید.
علاوه بر مقالات، پاسخ دکتر کرمانی به سوالات کاربران، از دیگر بخش های ویژه این شماره می باشد که به شکلی جذاب و در قالب اینفوگراف خلاصه و طراحی شده است.
مسابقه اینستاگرامی مهربانی با بدن در ماه مهربانی، از دیگر برنامه های گروه به اندام دکتر کرمانی در ماه مبارک رمضان است که شما عزیزان، در مجله این شماره می توانید با موضوعات شرکت در مسابقه آشنا شده و از جمله برندگان ما باشید.
برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 235 تاريخ : يکشنبه 6 تير 1395 ساعت: 20:43
برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 228 تاريخ : يکشنبه 6 تير 1395 ساعت: 4:47
برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 217 تاريخ : يکشنبه 6 تير 1395 ساعت: 4:47
تن عمری طولانی همراه با سلامتی آرزوی همه ما است. اما گاهی اوقات چند عادت خطرناک در زندگیمان که همیشه با ما همراه است و ما اصلا حواسمان به آن نیست باعث میشود سلامتیمان بدجور به خطر بیفتد. با ما همراه باشید و این ۶ عادت خطرناک مرگ آور را بشناسید.<
۱- نوشیدن الکل = سرطان دهان و حلق
در بین شش عادت مرگ آور، مصرف الکل در مقام اول قرار دارد. به عقیدهی محققان مصرف الکل باعث افزایش خطر ابتلا به سرطانهای مختلف بهخصو
ص سرطان دهان و حلق میشود.
۲- نشستن بیش از ۷ ساعت = خطر مرگ
محققان روی ۲۳۰ هزار داوطلب بالای ۴۵ سال بررسی کرده و به این نتیجه رسیدند افرادی که روزانه بیش از ۷ ساعت مینشینند و دچار کمبود فعالیت بدنی و خواب هستند، پنج برابر بیشتر خطر مرگ را در شش سال آتی به جان میخرند.
خوابیدن بیش از ۸ ساعت = خطر سکته
با وجود اینکه خواب برای ترمیم و احیای بدن لازم است، اما زیاد خوابیدن برای سلامتی خیری در بر ندارد. نتایج بررسیهای چند سالهی محققان نشان میدهد افرادی که هر شب بیش از ۸ ساعت میخوابند بیش از دیگران در معرض سکته مغزی قرار میگیرند و این خطر برای خانمها بیشتر است
مصرف دخانیات = سرطان کیسهی صفرا
محققان دانشگاه سیدنی ۹۶ عادت رایج بین آقایان را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیدند که سیگار کشیدن چهارمین عامل بروز مرگ زودهنگام است. به عقیدهی این محققان، مصرف دخانیات به طور مستقیم باعث بروز سرطان ریه، سرطان مثانه و سرطان کیسهی صفرا میشود.
غذاهای چرب و شیرین= چاقی مفرط و مرگ زودرس
اضافه وزن و چاقی مفرط جزو عوامل اصلی مرگ و میر زودرس در سرتاسر جهان است. به همین دلیل لازم است که مصرف مواد غذایی سرشار از چربیهای مضر و قند محدود شود. به عقیدهی متخصصان، داشتن سبک زندگی سالم باعث کاهش خطر سرطانهای مختلف میشود. بنابراین لازم است که تغذیهی متعادل داشته باشید و مصرف چربیهای گیاهی و چربیهای سالم را در الویت قرار دهید تا خطر بروز بیماریهای قلبی عروقی کاهش پیدا کند.</p>
بیتحرک بودن = مشکلات کبدی
به عقیدهی محققان دانشگاه سیدنی، ساعتها جلوی تلویزیون نشستن، چرتهای بین روز طولانی، نسوزاندن کالری و به طور کلی بیتحرکی جزو شش عامل اصلی تسریع خطر مرگ و میر است. به عقیدهی متخصصان بیتحرکی، بروز بیماریهایی مانند سرطان، پارکینسون و مهمتر از همه بیماریهای کبدی را افزایش میدهد.
سایت کسب و کار بازده
فروم ایرانی ها...برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 217 تاريخ : يکشنبه 6 تير 1395 ساعت: 4:47
چربی بدن انسان برای ساخت7 قالب صابون کافی است
شتر در13 دقیقه میتواند113 لیتر اب بخورد
فضای خالی بسته های چیپس راعمدا از نیتروژن برای جلوگیری از شکسته شدن محتویات چیپس پر میکنند
چال روی گونه به علت معلولیت یکی از عضلات صورت به وجود می اید/این معلولیت زیباترین معلولیت شناخته میشود
طبق نتایج تحقیقات ظرف شستن ذهن را ارام میکند وباعث کاهش استرس میشود
زن ها در انجام چند کار به صورت همزمان بهتر از مرد ها عمل میکنند
استفاده ومصرف سیر به صورت خام یا پودر در غذا وسالاد برای درمان ریزش مو بسیار مفید است
بیشترین حجم تماس های تلفنی دنیا در روز جهانی مادر بر قرار میشود
بنابر تحقیقات نقش عصبانیت در کوتاهی عمر جدی است و مخصوصا مردانی که زود عصبانی میشوند عمر کوتاه تری دارند
بتادین برای تمیز کردن دور زخم است نه خود زخم.بتادین خاصیت خورندگی دارد وترمیم زخم شما را طولانی میکند
قوزک پا لذت بخش ترین قسمت بدن برای خاراندن است
غرش شیر از فاصله 8 کیلومتری شنیده میشود
فروم ایرانی ها...برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 236 تاريخ : جمعه 4 تير 1395 ساعت: 6:14
با ارزش ترین چیزهارو میشه تو کیسه جاروبرقی و تو فتضلاب پیدا کرد
.
.
.
.پیدا کردم که میگم
نقل قول: اگر باهر دعایی که میکردیم
قدمی برمی داشتیم
اکنون به خدا رسیده بودیم
سپاسگزاران
حال و احوالمان عالیست گاومان هر روز می زاید.اما مرغمان تخم نمیگذارد!!!
نقل قول: اگر باهر دعایی که میکردیم
قدمی برمی داشتیم
اکنون به خدا رسیده بودیم
سپاسگزاران
امروز رفتم از دستگاه خود پرداز پول بگیرم مبلغ رو وارد کردم50000تومن
یه ده هزار تومن داد!چهار تا پنج هزار تومنی دادبیستا هزاری!!!
یه لحظه دلم واسه دستگاهِ سوخت نزدیک بود پولو برگردونم تو دستگاه
بیچاره خودشو کشت تا50تومنو جور کرد...!
نقل قول: اگر باهر دعایی که میکردیم
قدمی برمی داشتیم
اکنون به خدا رسیده بودیم
سپاسگزاران
بعضی ها رو پله برقی یه جوری ژست میگیرند میان پایین
انگار همین الان پروازشون از نیویورک نشسته.
نقل قول: اگر باهر دعایی که میکردیم
قدمی برمی داشتیم
اکنون به خدا رسیده بودیم
سپاسگزاران
دخترا وقتی لب تابشون هنگ میکنه
هر کاری که از دستشون بر میان میکنند تا درست شه
مثلا موسو تند تند تکون میدند.
نقل قول: اگر باهر دعایی که میکردیم
قدمی برمی داشتیم
اکنون به خدا رسیده بودیم
سپاسگزاران
برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 216 تاريخ : جمعه 4 تير 1395 ساعت: 6:14
این داستان از زبان یک نفر به طور واقعی نوشه شده است .تقدیم به کسانی که امروز در جای دیروز من هستند کسانی که به نوعی اشتباه من را تکرار میکنند سرنوشتم را به دست قلم میدهم تادیگر هیچ دختری اشتباه مرا تکرار نکند امروز که قلم به دست گرفتم 23سال دارم .......... از روزی که وارد دوره دبستان شدم مدام بابهانه های مختلف باعث عذاب خوانواده ام می شدم به طوری که در سال تحصیلی 75-74که اول دبستان بودم به بهانه های مختلف از مدرسه فرار میکردم ومیرفتم خونه یکسال به همین منوال گذشت ومن به خاطر غیبت های متعدد مجبور شدم که کلاس اول را دوباره بخوانم ودر حالی که باید میرفتم کلاس دوم باز به کلاس اول رفتم بااین تفاوت که چون ضریب هوشیم بالای 135هست اینبار شاگرد ممتاز مدرسه شدم از اون به بعد بازیگوشی روگذاشتم کنار به درسهام چسبیدم وهرسال شاگرد ممتاز شدم فقط یه مشکل داشتم اونم این بودکه اخلاقم پسرونه بود به طوری که تعصب خاصی روی خواهر ودخترهای فامیل داشتم واگر پسری نگاه بد به من و انها می کرد پدرشون رو در میاوردم طوری که دیگه چشم بد به ناموس کسی نداشته باشن.اما از سال 1384عشق پا به زندگی من گذاشت ومن که عاشق پسر دایی مادرم شده بودم 180 درجه با گذشته ام فرق کردم به بهانه های مختلف براش هدیه می خریدم 3سال گذشت دیگه تقریبا همه فامیل فهمیده بودن من وپسردایی مادرم عاشق هم شدیم.من حاضر بودم برای اون هرکاری بکنم ازپدرم خواستم براش کار درست کنه .بااینکه هیچکس حاضر نبود باهاش ازدواج کنه ولی من همه جوره دوستش داشتم پسر دایی مادرم فقط زیبایی داشت واخلاق نداشت همیشه مشروب میخورد و باهمه دعوا می کرد خلاصه اون بعداز 3سال یک شب زنگ زد و گفت تو دختر زیبا .پاک ونجیبی هستی ولی من نمیتونم تورو خوشبخت کنم ایطوری شد که اون از زندگی من رفت بیرون ومن برای اینکه لج پسر دایی مادرم رو که 25سالش بود دربیارم بایک پسر مشهدی که اسمش حامد و دوست یکی از فامیلهای دورمون بود اشنا شدم 2ماه بعد وقتی به خواستگاری من اومد حتی اجازه ندادم خانواده ام در موردش تحقیق کنند وبه مادرم گفتم اگر تحقیق هم کنید وبگن حامد بده بازم باهاش ازدواج میکنم پدرم میگفت حامد مشکل روحی و روانی داره ومعتاده ولی من قبول نمی کردم به خاطر حامد ایینه اتاقم رو شکستم وبادست خونی از خونه فرار کردم.وباز هم به خاطر حامد وپسر دایی مادرم به خواستگارهای جور واجوری که برام می اومد جواب رد دادم ازجمله علی پسر یکی از اقوام دورمون که عاشق من بود ولی وقتی از من خواستگاری کرد بهش گفتم چون ازمن کوچکتری باهات ازدواج نمیکنم ودلش رو شکستم با این حال وقتی باحامد عقد کردم بازم امیدوار بود که شاید برگردم ولی وقتی مطمئن شده بود که دیگه برنمیگردم به خواهرم گفته بود که از خدا میخوام طلاق بگیره برگرده پیش من.نمی دونم ولی بعضی اوقات فکر می کنم نفرین علی گرفته و زندگی من اینطوری شده.خلاصه پدرم مجبور شد با ازدواج منو حامد موافقت کنه ولی به من و حامد گفت اگر قول بدین تا وقتی که سرخونه زندگیتون نرفتین به حرف من گوش بدین و مثل ادم زندگی کنید و پل های پشت سرتون رو خراب نکنید 50 میلیون بهتون میدم .یک خونه بهتون میدم ویک مغازه هم میدم که برای خودتون کار کنیدوخودم توی بهترین تالار کرج براتون عروسی می گیرم .شاید باورتون نشه ولی در عرض 2هفته من و حامد عقد کردیم و قرار شد تا وقتی که رسما زندگی خود را اغاز نکردیم من در خانه پدرم بمانم ولی حامد و خانواده اش گفتندکه مرا که حالا دیگر عروسشان شده بودم برای چند روز به مشهد ببرند باهزار جور مکافات خانواده ام رو راضی کردم به شرط اینکه بعد از 5 روز حامد من رو به کرج برگرداند. در راه خانواده حامد مدام میگفتند که من از همه عروس های فامیلشان زیباترم وحتی وقتی اقوام حامد من رو می دیدند به حامد میگفتند که چه زن قشنگی گرفتی موها وصورتش شبیه هندی هاهست ولی فقط روز اول خوب بود چون از دومین روز به بعد حامد شروع به کتک زدن من کردو به من وخانواده ام فحش میداد حتی دیگه اجازه نداد به کرج برگردم وصبح تا شب کتکم می زد وتهدیدم می کرد که من وخانواده ام رو می کشه بلاخره حامد بعد از 4ماه راضی شد که من رابرای دیدن خانواده ام .خواهرم که از هند برای مراسم ختم پدر بزرگم اومده بود و شرکت در مراسم ختم پدر بزرگم که فوت کرده بودبه کرج ببره وقتی به منزل پدرم رسیدم حامد من رو در طبقه اول خونه پدرم که تا وقتی مجرد بودم برای من بود کتکم زد ومبل های خانه را به طرفم پرت کرد که من هم دیگه طاقت نیاوردم وبه طبقه دوم که خانواده بودند رفتم وبه مادرو پدرم گفتم که حمد من رو کتک زده و توی این چند ماه به زور تهدید چاقو واسلحه در مشهد نگه داشته بوده.پدرم هم حامد را از منزلمان بیرون کرد .حامد هرماه به همراه پدرش به کرج می اومد ولی پدرم همش بهش می گفت فعلا یه مدت باید از هم دور باشیم وانقدر به کرج نیاد و مزاحمت ایجاد نکنه یکسال به همین منوال گذشت ومن و حامد با اینکه زن وشوهر بودیم ولی باهم زندگی نمی کردیم بعداز یکسال حامد دوباره اومد وبه پدرم گفت ببخشتش ومن رو به محضربرد وحق مسکن رو به من داد وبه خاطر روز زن یه سرویس طلا برام خریدو بعد از پدرم خواست که اجازه بده 2ساعت باهم بریم بیرون ولی وقتی من رو برد بیرون با چاقویی که همیشه توی ماشینش بود تهدیدم کرد ومن رو به شمال برد خانواده ام با هزار بدبختی بعد از 4 روز من رو پیدا کردند واز حامد خواستند که من رو برگرداندولی حامد دیگه من رو به خانواده ام نشان نداد وبه مشهد بردتوی مشهد با چاقو تهدیدم کرد وخواهر ودوست خواهرش رو به عنوان فامیل من معرفی کرد ودر یک محضر حق مسکن رو از من گرفت میخواست مهریه ام راهم ازمن بگیره ولی محضر دار گفت که حق مسکن رو ازش گرفتید ولی برای بخشیدن مهریه اش باید پدر .دایی.عمو ویا جد پدریش حضور داشته باشندولی وقتی به خانه برگشتیم مجبورم کرد روی کاغذ بنویسم که از 505تا سکه 400تا سکه اش رو می بخشم ولی همش پاره می کرد ومی گفت دوباره بنویس چون دستت می لرزه توی دادگاه می فهمند با ترس نوشتی و باید با ارامش بنویسم چند روز بعد هم سرویس طلایی رو که برام خریده بود فروخت خانواده ام مدام به مشهد می امدند واز حامد به خاطر قایم کردن من شکایت می کردند بلا خره پدرم باچند تا از بزرگترهای فامیل حامد صحبت کرد و باحضور خانواده و چند تا از دوستان پدرم به عنوان شاهد من وحامد رسما زندگی خود را اغاز کردیم یک ماه بعد از اینکه زندگی ام را با حامد اغاز کردم باردار شدم در طول دوران بارداری ام حامد مدام کتکم می زد و به من می گفت به پدرم بگم اگر 18 میلیون به حامد بده طلاقم رو میده ولی همین که خواستم به پدرم زنگ بزنم گوشی رو از من گرفت و کتکم زد و گفت که پشیمون شده وطلاقم نمیده خلاصه در 29/4/89پسرم سبحان به دنیا اومدولی هنوز یک ماهش بود که شوهرم مدام تهدیدم می کرد ومی گفت که به سبحان مهر و محبتی نداره و بهتره بفروشیمش به یک خانواده پولدار و بعدا میتونیم دوباره بچه دار بشیم ولی من قبول نکردم وگفتم که اگر پسرم رو به کسی بفروشه از دست خودش و خانواده اش شکایت میکنم خلاصه روی هم رفته 39 میلیون از پدرم گرفتم دادم به شوهرم تا کاری به پسرم نداشته باشه سبحان هم کاملا شبیه من شده بود وشاید باورتون نشه که حالا حامد و خانواده اش که اول ازدواج مدام میگفتن شبیه هندی ها هستم حالا دیگه میگن شبیه افغانی ها هستی وچون سبحان هم شبیه تو شده ازش بدمون میاد .باگریه و التماس حامد رو راضی کردم واکسن های سبحان رو تا4ماهگی بزنه از 6 ماهگی به بعد دیگه واکسن های سبحان رو اجازه نداد برم بزنم .سرکار هم که نمی رفت صبر می کرد تا پول یارانه ها رو به حسابش بریزند بعد تمام پول یارانه ها چیپس. پفک .شیرینی و شکلات لیوانی وسیگار می خرید وتا صبح می خورد ومی کشید غذا که نمی خورد یک جعبه شیرینی می گذاشت کنارش تاصبح می خورد یک شربت می خریدکه رنگ اب وغلیظ بود و بوی شکلات می داد وهم خودش وهم پدرش می خوردند بعضی اوقات به زور به خورد سبحان می دادند ومیگفتند شربت معده هستش وبرای معده خوبه ولی بعدا فهمیدم شربت اعتیادهست وشوهرم شیشه مصرف میکرده و برای اینکه خرجش کمتر بشه از این شربت استفاده می کرده به خاطر همین خاطر دیگه نذاشتم به سبحان بده. ادامه دارد..................
نقل قول: اگر باهر دعایی که میکردیم
قدمی برمی داشتیم
اکنون به خدا رسیده بودیم
سپاسگزاران
ادامه زندگینامه یه دختر عاشق فصل سوم دفترخاطرات من.... خدایا الان ساعت20:10دقیقه و 28/4/1389 هستش.ازدرد دارم به خودم می پیچم چون وقت زایمانم رسیده و پسرم داره به دنیا میادباید برم بیمارستان ولی هرچی به حامد میگم درد دارم میگه این درد ها توی بارداری طبیعی هست خدایا چه کار کنم حامد به خاطر اینکه دردم ساکت بشه به زورچند تا قرص استامینوفن کدئین و ژلوفن به خوردم میده منم زیر زبونم نگه داشتم ولی حامد با من دعوا کردکتکم زد وگفت فکر کردی می خوام بکشمت تاباچشم خودم نبینم که قرصها رو قورت دادی ولت نمیکنم خلاصه مجبور شدم بخورم وای خدایا دارم میمیرم ساعت 4صبح 29/4/1389شده ولی حامد هنوز منو بیمارستان نبرده تازه الان که داره می بینه دردم ساکت نمیشه و حالم خیلی بده اومده میگه حاضر شم تا بریم خونه مادرش اینا خونه مادر شوهرم هم منو تا ساعت 6 صبح نگه داشتن . دیگه جونم به لبم رسیده فکر نکنم دیگه زنده به بیمارستان برسم ساعت 7صبح میخوان منو تازه بعداز این همه ساعت که درد کشیدم ببرند بیمارستان.وقتی منو به بیمارستان بردن دکترها گفتند که جون من وپسرم درخطره وباید سریع برم اتاق عمل ولی من توی مشهد تنهام اینجا غریبم وکسی رو ندارم حامد هم که نمی ذاره خانواده ام کنارم باشن توی تمام فامیل های حامد فقط یکی از خاله هاش رو دوست دارم چون بعدا دکترها که فکر می کردن مادرمه به من گفتن که تا اخرین لحظه پشت در اتاق عمل برای من گریه و دعا می کرده توی حالت بی هوشی که بودم فکر می کردم مامانم وداداشم کنارم هستن و به داداشم میگفتم دیگه دوستم نداری اگر دوستم نداشته باشی ابجی دق می کنم ها متوجه نمی شدم که پرستارها پسرم رو کنارم خوابانده بودند و پسرم روخودشون توی بغلم نگه می داشتند تا شیر بخوره بعدا که به هوش اومدم خاله شوهرم به من گفت توی بی هوشی اسم پسری به نام محمد مهدی رو صدا می کردم منم گفتم که برادرم هست که 4 سالشه مامانم همش زنگ میزد بیمارستان تا با من صحبت کنه ولی حامد نمی گذاشت .خاله حامدخیلی خوبه چون انقدر به حامد گفت که مایا گناه داره بذار مامانش اینا بیان پیشش 3 ساله که نگذاشتی خانواده اش رو ببینه تاحامد راضی شد بذاره بامامانم صحبت کنم وقتی مامانم اینا اومدن پیشم چند تا چمدان لباس . لوازم ارایش . 5تاکیسه برنج .10کیلومرغ وکلی خوارو بار و........ برای من اورده بودن به خاطر همین فامیل های حامد مونده بودن چی بگن .مامانم 2 تا سکه تمام بهار ازادی و 1عدد پلاک طلا که و ان یکاد روش نوشته بود برای پسرم سبحان اورده بود ولی وقتی دیدم اگر حامد ببینه می فروشه دادم به مامانم وگفتم برای پسرم بذاره صندوق امانات بانک بابام وقتی دید من خونم خالی هست و حامد اثاث منزل نخریده وفقط 2تا فرش داریم برگشت کرج وبرای من سرویس چوب و تمام اثاثیه ای برای منزل لازمه وسیسمونی کاملی برای پسرم خرید که 25میلیون شده البته بابام به خاطر بد بودن حامد نمی خواست به من جهیزیه بدهد مادر شوهر وپدر شوهرم هم که همش دنبال این بودن که ازبابام پول بگیرند و همش به مامان وبابای من زنگ میزدند و می گفتند که فکر کنید به کمیته امام خمینی کمک می کنید بیایدبرای دخترتون مایا یه خونه وکلیه اثاثیه منزل بخرید مامان منم می گفت وقتی نمی گذارید دخترمون رو ببینیم چه خونه و اثاثی بدیم ولی بااین حال بابام به خاطر من و پسرم که خیلی دوستمون داشت برای من همه چیز خرید.تازه ازبیمارستان اومده بودم مامانم .داداشم و مادر بزرگم اومده بودن خونه ما تا بابام برگرده ولی حامد دعوا راه انداخت من به خاطر اینکه مامانم اینا متوجه نشوند رفتم توی اتاق چون حامد سبحان رو برده بود توی اتاق ونمی گذاشت پیش من وخانواده ام باشه داداشم هم چون 4 سالشه دوست داشت سبحان رو بغل کنه به خاطر همین اومد توی اتاق و وقتی دید حامد داره با من دعوا میکنه بااون سن کمش گریه می کرد وداد می زد که ابجی منو نزن ودعوا نکن به داییم میگم تو رو بزنه ولی حامد به داداش 4 ساله من ناسزا می گفت وفحش خواهر ومادر می داد اصلابراش مهم نبود که بچه هست وعقلش نمی کشه .گفت مامانم اینا باید بروند بیرون خوب منم نمی تونستم تحمل کنم چون مامان من همش 36سالشه کی میتونه تحمل کنه که 2تازن با یه پسربچه ساعت 10شب توی شهر غریب بیرون از خونه باشن منم حامد رو فحش می دادم حامد داشت منو می زد منم چون سزارین کرده بودم تمام تنم داشت می لرزید مامانم هم از همسایه ها کمک می خواست که پلیس رو خبر کنندمادر بزرگم هم وقتی دید من وداداشم دارییم می لرزیم حامد رو زد تااینکه پلیس اومد پلیس وقتی حال من رو دید به حامد گفت ببین دختر مردم روکه تازه زایمان کرده چطوری داره می لرزه .خلاصه پلیس هم کاری نکرد حامد هم گفت اگر می خوای بامامانت اینا بری سبحان رو ازت می گیرم منم به خاطر پسرم موندم خدا رو شکر مامانم اینا یه خونه توی مشهد داشتند رفتند اونجا بعدشم بلیط هواپیما گرفتند وبرگشتند کرج حامد هم بااون حالم منو برد بیرون و از ماشین پیاده ام کرد وجلوی مردم کلی کتکم زد ولی این مشهدی ها هیچ کدومشون کمکم نکردندتازه وقتی یکی ازمردم وقتی به پلیس گفت ما نمی تونیم دخالت کنیم شما که پلیس هستین جلوش رو بگیرین تازنش رو نزنه پلیسه گفت ولشون کنید دعوا خانوادگی هست دخالت نکنید.تا 3هفته بدنم درد می کرد ونمی تونستم تکون بخورم.وقتی بابام اثاث هایی رو که برای من خریده بود با سیسمونی پسرم اورد بایکی از دوستاش که سرهنگ بود اومد .حامد انقدر که بی شعور و پر رو هست بااینکه ساعت 10شب مامانم .مادربزرگم وداداشم رو بیرون کرده بازم به من می گه به بابات بگو پول بده بابام به من 300هزار تومان داد وگفت برو برای سبحان پوشک بخر اونوقت حامد به من میگه حالا که بابات بهت پول داده برو بگو 100هزار تومان دیگه بده ولی به بابات نگو حامد گفته منم به بابام گفتم حامد میگه از بابات 100هزار تومان دیگه بگیر ولی نگو من گفتم بابام هم بجای 100هزار تومان 300هزار تومان دیگه داد حامد هم که سراز پا نمی شناخت تمام پولی رو که بابام داده بود به من به زور ازمن گرفت و قندو نبات وشکر و چلوکباب برای خانواده اش خرید. باقی مانده پول بابام رو هم چیپس . پفک . شکلات لیوانی .شیرینی و شربت اعتیاد برای خودش و باباش خرید وقتی هم گفتم بابام پول رو به من داده نه به تو گفت این پول حق منه تازه بابات بیشتراز اینا باید پول بده. خلاصه چند ماه دیگه گذشت تااینکه وقتی خونه مادر شوهرم بودم صاحب خونشون وقتی دید من توی خونه تنها هستم اومد وبه من گفت که زن داداش دوست بابام هست و بابام گفته برای من بلیط هواپیما بگیرن ومنو پسرم رو بفرستند کرج ولی من می ترسیدم با اینحال وقتی فهمیدم صاحب خونه مادر شوهرم زن داداش دوست بابام هست سریع عکس وفیلمهای خودم و سبحان رو از توی کامپیوترکپی کردم توی cd ویک نامه نوشتم گذاشتم توی پاکت و از انجایی که حامد همیشه در خونه رو روی من قفل می کرد که تنهایی بیرون نروم و من دیگه چنین فرصت خوبی پیدا نمی کردم .بااینکه اگر حامد می فهمیدکه من برای خانواده ام نامه وعکس فرستادم بیشتراذیتم می کرد با ترس و لرز یواشکی دادم به زن داداش دوست بابام تا به خانواده ام برسونه ........ نامه من برای خانواده ام..... سلام به مامان .بابا.داداش گلم محمدمهدی و ابجی قشنگم مها دلم برای همتون تنگ شده من و سبحان حالمون خوبه نگران ما نباشیدراستی مامان سبحان کاملا شبیه من شده حالاخودتون عکس و فیلم هاش رو می بینید.حامد هم درسته همه رو اذیت می کنه ولی اصلا منو اذیت نمی کنه هرچی بخوام برام می گیره. نگران نباشید الانم مثل قبل از ازدواجم که پیش شما بودم و هرچی می خواستم برام سریع فراهم می کردید به قول خاله من رو توی پر قو نگه داشتید و لوس بارم اوردیدحامد هم منو مثل شما توی ناز و نعمت نگه می داره به همه از طرف من سلام برسونید 2تا پسردایی گلم کیارش و حمید رضا روهم از طرف من ببوسید و بهشون بگید ابجی مایا دلش براتون خیلی تنگ شده . دیگه سرتون رو درد نمی اورم همتون رودوست دارم وازراه دور می بوسمتون ...... دوستدار شما مایا......... ادامه دارد..........
نقل قول: اگر باهر دعایی که میکردیم
قدمی برمی داشتیم
اکنون به خدا رسیده بودیم
سپاسگزاران
برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 352 تاريخ : پنجشنبه 3 تير 1395 ساعت: 7:02
تمام دلخوشی دنیای من به این است که ندانی و دوستت بدارم!
وقتی میفهمی و میرانی ام چیزی درون دلم فرو میریزد ... چیزی شبیه غرور!
بابا لنگ دراز عزیزم لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بزن و بگذار دوستت بدارم ...
بعد از تو هیچکس الفبای روح و خطوط قلبم را نخواهد خواند ... نمیگذارم ... نمیخواهم ...!
بابا لنگ درازِ من همین که هستی دوستت دارم ... حتی سایه ات را که هرگز به آن نمیرسم
بابا لنگ دراز عزیزم
من رمز واقعی خوشبختی و
کشف کردم و اون اینه که باید
تو زمان حال زندگی کردواصلا افسوس گذشته رو نخورد
مهم اینه که ادم بتونه
با چیزهای کوچیک
خیلی خوش باشه.
برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 255 تاريخ : پنجشنبه 3 تير 1395 ساعت: 7:02
کد پیشواز آوای انتظار برای ماه مبارک رمضان
۳۰۷۲۵ اذان ذبیحی موسسه رسائل ۳۰ روز ۵۰۰۰ ریال
۳۰۷۲۴ دعای روز اول ماه رمضان موسسه رسائل ۳۰ روز ۵۰۰۰ ریال
۳۰۷۲۳ دعای روز دوم ماه رمضان موسسه رسائل ۳۰ روز ۵۰۰۰ ریال
۳۰۷۲۲ دعای روزسوم ماه رمضان موسسه رسائل ۳۰ روز ۵۰۰۰ ریال
۳۰۷۲۱ دعای روزچهارم ماه رمضان موسسه رسائل ۳۰ روز ۵۰۰۰ ریال
۳۰۷۲۰ دعای روز پنجم ماه رمضان موسسه رسائل ۳۰ روز ۵۰۰۰ ریال
۳۰۷۱۹ دعای روز ششم ماه رمضان موسسه رسائل ۳۰ روز ۵۰۰۰ ریال
۳۰۷۱۸ دعای روز هفتم ماه رمضان موسسه رسائل ۳۰ روز ۵۰۰۰ ریال
۳۰۷۱۷ دعای روز هشتم ماه رمضان موسسه رسائل ۳۰ روز ۵۰۰۰ ریال
فروم ایرانی ها...برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 220 تاريخ : چهارشنبه 2 تير 1395 ساعت: 20:03
ایرانسل 3315884 پنجره امین حبیبی 300 تومان 30 روز
ایرانسل 711217 به طاها به یاسین (1) علی فانی 300 تومان 30 روز
ایرانسل 3315883 عشق همیشگی امین حبیبی 300 تومان 30 روز
همراه اول 31253 خودم فدات میشم1 شهاب رمضان 300 تومان 30 روز
ایرانسل 5513129 بارون سعید پور سعید 300 تومان 30 روز
همراه اول 34828 پیرهن مشکی رضا صادقی 300 تومان 30 روز
همراه اول 31988 خنده و گریه2 حمید عسکری 300 تومان 30 روز
ایرانسل 3313913 رفتنی احسان خواجه امیری 300 تومان 30 روز
همراه اول 35306 حنا حنا محمود جهان 300 تومان 30 روز
کد آهنگ پیشواز ماه مبارک رمضان 1395
6611513 / ربنا / همایون شجریان
551377 / الغوث الغوث
7712393 / دعای اوایل ماه رمضان
2212313 / صلوات / سامی یوسف
2211483 / جشن رمضان / رضا صادقی
2212099 / تیتراژ ماه عسل / مهدی یراحی
فروم ایرانی ها...برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 233 تاريخ : چهارشنبه 2 تير 1395 ساعت: 20:03
ماه در خودنگری و خودکاوشی / لب فرو بستن ، نگفتن ، خاموشی
درک مسکین از دل و جان کردن است / زندگی همچون فقیران کردن است. . .
رمضان شهر عشق و عرفان است / رمضان بحر فیض و احسان است
رمــضــــان، مــاه عــتــرت و قــرآن / گــــاه تــــجدید عهد و پیمان است
رمــضــان امــتــــداد جــــاده نــــور / در گذرگاه هــر مــــسلمــان است
تشنه ام این رمضان تشنه تر از هر رمضانی/شب قدر آمده تا قدر خویش بدانی/لیله القدر عزیزی است بیا دل بتکانیم/سهم ما چیست از این روز&بیا دل بتکانیم
♠♠♠♠♠♠♠♠پیامک تبریک ماه رمضان♠♠♠♠♠♠♠♠♠
بو و حال و هواش داره میاد
آدم هارو فرا میخونه به طرف خودش…
رمضان ماه خدا ماه قرآن خوش امدی…
♠♠♠♠♠♠♠♠پیامک تبریک ماه رمضان♠♠♠♠♠♠♠♠♠
خدایا یاریم کن امسال نیز همچون سالیان دیگر
روزه هایم رو کامل و بدون نقص بگیرم و بتوانم شب های لیل القدر
شب زنده داری کنم و رضایت تورو جلب کنم.
آهای آهای بادبادک
بگو به اون نازنازک
عید گلای دنیا
جلو جلو مبارک!
♠♠♠♠♠♠♠♠پیامک تبریک ماه رمضان♠♠♠♠♠♠♠♠♠
امشب و فردا شب از خونه بيرون نيا تورو با ماه اشتباه ميگيرن
پيشاپيش عيدتان مبارك
♠♠♠♠♠♠♠♠پیامک تبریک ماه رمضان♠♠♠♠♠♠♠♠♠
اکنون وقت دعاست .وقت شکر از کرم ولطف خداست
♠♠♠♠♠♠♠♠پیامک تبریک ماه رمضان♠♠♠♠♠♠♠♠♠
خسته در حبس زمینم ، ماه من یادم کن
به نگاهی ، به پیامی ، سخنی شادم کن !
در این بیت شاعر چون روزه بوده ، فحش بد نداده بهت
وگرنه میخواسته بگه آخه گوسفند چندتا اس ام اس بده
تا افطار وقت بگذرونیم !
♠♠♠♠♠♠♠♠پیامک تبریک ماه رمضان♠♠♠♠♠♠♠♠♠
فک کنم مغزم رسما تو کماست ، الان یکی زنگ زده موقعی خداحافظی بهش میگم سره دعا منو افطار کنین
♠♠♠♠♠♠♠♠پیامک تبریک ماه رمضان♠♠♠♠♠♠♠♠♠
وقت مهمانی یار است بغل باز کنید
عطر دیدار حبیب است کمی ناز کنید
برسر سفره مهمانی آیات خدا
ذکر عجل فرجی را به غنا ساز کنید
اللهم عجل لولیک الفرج
♠♠♠♠♠♠♠♠پیامک تبریک ماه رمضان♠♠♠♠♠♠♠♠♠
سجده بر سجاده معبود چون کردی سحر جان مولا زیرلب آهسته نامم راببر التماس دعا
♠♠♠♠♠♠♠♠پیامک تبریک ماه رمضان♠♠♠♠♠♠♠♠♠
باز ماه رمضان آمدست و روزه / رایگان گشت بلیط اتوبوس و موزه
باز در بند شدند لات و ابلیس و هبل / باز بلبل به چمن می فروشد غمزه
بعد افطار دلت گرد و قلمبه گردد / بس که خوردی کباب جوجه یکروزه !
♠♠♠♠♠♠♠♠پیامک تبریک ماه رمضان♠♠♠♠♠♠♠♠♠
السلام ای میهمانی خدا / ماه خوب آسمانی خدا
السلام ای روزه داران السلام / عاشقان مخلص ماه صیام . .
♠♠♠♠♠♠♠♠پیامک تبریک ماه رمضان♠♠♠♠♠♠♠♠♠
این بزم را خداوند، برای تو آماده کرده است تا رستگاریات را تضمین کند
بزمی که در آن تنها تو هستی که باید سرنوشت خویش را
به سمت رستگاری سوق دهی ،مهیای سفر شو . . .
♠♠♠♠♠♠♠♠پیامک تبریک ماه رمضان♠♠♠♠♠♠♠♠♠
رمضان ، شهر عشق و عرفان است
رمضان ، بحر فیض و احسان است
رمضان ، ماه عترت و قرآن
گاه تجدید عهد و پیمان است . .
♠♠♠♠♠♠♠♠پیامک تبریک ماه رمضان♠♠♠♠♠♠♠♠♠
می شود این رمضان موعد فردا باشد
آخرین ماه صیام غم مولا باشد
می شود در شب قدرش به جهان مژده دهند
که همین سال ظهور گل نرگس باشد
السلام علیک یا ابا صالح المهدی
♠♠♠♠♠♠♠♠پیامک تبریک ماه رمضان♠♠♠♠♠♠♠♠♠
در سال
یک ماه است که خدا بیشتر از همیشه دنبال دوست می گردد
آیا تو دوست او نیستی ؟
آرزومند آمرزش گناهان و براورده شدن حاجات روزه داران
♠♠♠♠♠♠♠♠پیامک تبریک ماه رمضان♠♠♠♠♠♠♠♠♠
السلام علیک یا شهر الله الاکبر و یا عید اولیائه
در ماه پر خیر و برکت رمضان برایتان قبولی طاعات و عبادات را آرزومندم
التماس دعا
♠♠♠♠♠♠♠♠پیامک تبریک ماه رمضان♠♠♠♠♠♠♠♠♠
ماه رمضان امد و دلت جشن گرفت
گلبرک خنده ها بر روی لبت نقش گرفت
اشک شوق می رقصد و می لرزد بر گونه هات
نغمه ی یارب یارب بر کلامت اهنگ گرفت
التماس دعا
روزه ، تمرین کلاس زندگی / درس ایثار و خلوص و بندگی
روزه ، زنجیر هوا گسستن است / دیو و بت های درون بشکستن است . . .
فرا رسیدن ماه رمضان بر شما مبارک
روزه یعنی نفس خود پاک کن / قلب ابلیس درونت چال کن
راه پرواز است سوی آسمان / ماه گردیدن بسان عاشقان
برچسب : نویسنده : دانلودی irforum بازدید : 209 تاريخ : چهارشنبه 2 تير 1395 ساعت: 20:03